معماری

معماری

معماری

معماری

معماری

معماری یعنی خلق و سازماندهی فضاها، فضاهایی که ممکن است هرکدام القا کننده حالتی خاص در مخاطب خود باشند.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
رسپینا را بر روی آندروید دنبال کنید

۳۴ مطلب با موضوع «آموزش معماری» ثبت شده است

۲۶
فروردين

 (نوشتار اول) هدف و ماهیت معماری

- فضا سر منزلی است که معماری به سوی آن حرکت می‌کند.(1)
1- سر دنیس لادسن،مجله معمار،شماره 2،پاییز 77

1- معماری چیست ؟ (رابطه بین معمار و اثر و تاثیر پذیری و تاثیر گذاری را در این ارتباط توضیح دهید .)
2- رابطه بین انسان ، طبیعت ، معماری را توضیح دهید و در این خصوص مثالهایی را طرح نمایید .
3- ضمن توضیح موضوع نماد گرایی و عملکردگرایی به مبحث تعامل و یا ارشدیت هر کدام بپردازید .
4- نقش سنت را در معماری اسلامی تو ضیح دهید .

۲۶
فروردين

غایت و هدف همه مجاهدت‌های هنری بیرون کشیدن و استخلاص ماهیت و سرشت معنوی فرم و رنگ و آزادی ان‌ها از زندان دنیای مادی است.از چنین ارزو و سودایی است که هنر غیر مادی نشأت میگیرد.دنیایی که امروز دران زندگی میکنیم,به دنیای انسان در سال‌های گذشته,شباهتی ندارد.دنیای ما با ابداع و خلاقیت شکل گرفته است.ما بناهائی میسازیم که محتوای ان‌ها در عملکرد ان‌ها نهفته است;در عین حال بناها سمبول افکار و عقاید نیستند;بلکه تجسم افکاری هدف دار رنگ‌ها روح دارند و زنده‌اند,رنگ‌ها کلمه‌اند و همچون کلمات سخن میگویند:از نهان سبز جنگل‌ها,از راز ابی اسمان و دریاها,از شفافیت و زلالی قطرات باران و از پاکی سفید برف;بلی رنگ‌ها از روح ادمی و دنیای پر رمز و راز انسان سخن میگویند و رنگهایی که انسانها بدان می پوشند و می نگارند و نقش میزنند نیز حکایت از گوشه ای دیگر از درون ایشان دارد.

رنگ زندگی است زیرا جهان بدون رنگ برایمان مرده جلوه میکند,رنگ‌ها ایده اغازین و ثمره نور اصلی بدون رنگ هستند و مقابل ان‌ها تاریکی بدون رنگ است.نور اولین پدیده در جهان است از طریق رنگ‌ها روح و طبیعت زنده جهان را برایمان اشکار می‌سازد. 

همچنین کلمه و اوای ان,شکل و رنگ اش,رگه های اصلی از ذات فوق طبیعی است که ما تصویری اندک از ان داریم.همان طور که صدا,رنگ جلا به لفظ می بخشد,همینطور هم رنگ بطور طبیعی به فرم شکل خاصی می‌دهد.ماهیت اصلی رنگ طنینی از تصورات خیالی است و در این حالت رنگ موسیقی است.زمانی که اندیشه مفهوم, قاعده مندی,لمس رنگ و طلسم ان,شکسته است انگاه در دستان خود جز جسم بی روح چیز دیگری نداریم.رنگ های نارنجی و ابی,رنگ های مکمل هستند و مخلوط این رنگ‌ها,رنگ خاکستری به وجود می اورد.وقتی ناظر در این مکان قرار میگیرد,نورهای متفاوتی دریافت خواهد کرد که این نورها متناوبآ با نارنجی و ابی است و دیوارها این رنگ‌ها را با زوایای دائمآ متغیر انعکاس می‌دهد.این تاثیر متقابل احساسی از غنای رنگ به انسان می بخشد. 

رنگ‌ها نیروها و انرژی های درخشنده ای هستند که چه اگاه و چه ناخود اگاه روی ما اثر مثبت و منفی خواهند داشت.هنرمندانی که شیشه های رنگین خلق می‌کنند از رنگ برای خلق چنان محیطی معنوی و اسرار امیز استفاده می‌کردند که اندیشه های پرستش کنندگان را بر دوش شاهین معنویت به پرواز درمی اورند.اثرات رنگ نه تنها از لحاظ بصری بلکه از جنبه های روان شناسی و روان شناختی نیز باید بررسی شوند.

سطوح رنگ باید شکل,وسعت و حدود خود را از خود رنگ و نوسان شدت ان (رنگ)کسب کند نه اینکه با خطوط از پیش معین شده باشد. 

همچنین,شکل ها نیز دارای خصوصیت گویا ومعنی دار نظام زیباشناختی خود هستند.در طراحی,این کیفیت های معنی دار شکل و رنگ می بایست با یکدیگر مطابقت داده شوند,یعنی شکل و رنگ در معنی دار بودن و مفهوم خود یکدیگر را تایید و اثبات نمایند.سه شکل اصلی مربع,مثلث و دایره نیز مانند سه رنگ اصلی قرمز,زرد و ابی دارای خصوصیات مفهومی و بیانی مشخص هستند.

مربع,نمایانگر ماده,وزن و حدود مشخص است وحسی از کشش و امتداد و تجربه حرکت را القاء میکند.مربع با رنگ قرمز منطبق است و وزن حجم قرمز با شکل سنگین و ساکن مربع مطابقت دارد.

مثلث با زوایای حاد و تند,تاثیر ستیزه جویی,پرخاش و تهاجم را ایجاد میکند.مثلث سمبل تفکر است و حالت وخصوصیت بی وزن ان با زرد روشن هماهنگی دارد.

دایره بر عکس مربع,احساسات را ملایم و معتدل میکندو حس ارامش و حرکت ارام و اهسته را القاء مینماید.دایره سمبل روح است که در درون خود همواره در حال حرکت است.

۲۶
فروردين

چکیده

فضا در معماری برگرفته از مجلات معماری را هنر ساختن فضا معرفی می‌کند. از فضا به عنوان بحث اصلی معماری:” فضا بغرنج‌ترین جنبه معماری و لکن عصاره آن است و سرمنزلی است که معماری باید به سوی آن حرکت کند “ . مهم‌ترین ویژگی معماری مدرن پس از به ارمغان آوردن آهن و شیشه و تحولات سخت افزاری – به یمن شیوه‌های تازه بصری که امپرسیونیست ها و کوبیست ها منادی آن بودند – کشف جدید از مفهوم فضاست  عنوان کیفیتی مثبت در کنار مثلث ویتریوویوس قوام تازهای را از معماری مدرن


در مباحث مربوط به معماری غالباً فضا به عنوان جسمی سیال و اثیری تعریف شده است که مثل چیزی شبیه ژله در هر ظرفی شکل میگیرد.بر اساس این دیدگاه فضا هویت ثابتی نداشته و هستی آن وابسته به توده ای است که آن را احاطه کرده است.شاید به همین دلیل باشد که تاکنون هیچ تعریف دقیقی از فضا ارایه نشده است.

در عین حال چیزی که از این بحث ها استنباط می‌شود آن است که معماری دست کم از دو پدیده ی متفاوت شکل می‌گیرد:

۱) جا بجایی فیزیکی ماده در فضا

۲) حضور انسان

تغییر شکل و تحول در معماری همواره وابسته به تغییراتی در شرایط و خصوصیات هر یک از دو عامل فوق می‌باشد.

اینطور می‌توان گفت که هر اثر معماری روایت تازه‌ای از فضاست .همان طور که هر رمان روایت تازه‌ای از   زندگی و هر شعر روایت تازه‌ای از عشق است.کاری که معماری به واسطه‌ی یک سطح مادی انجام می‌دهد گزینش بخشی از فضای وجودی بیکران و تعریف مجدد آن است.فضا چیزی است که وجود دارد و معماری تنها آن‌را در یک شیوه‌ی استعاری بیان می‌کند.این تعریف مجدد همواره تکرار می‌شود و تاریخ معماری را می‌سازد.

فضا چیزی نیست که بتوان آن‌را تسخیر کرد .فضا فرار است و هر گاه بخواهی آن‌را به چنگ آوری در می‌رود . فضا را باید به حال خود رها کرد .معماری هیچ گاه در پی تسخیر فضا نبوده است  بلکه همواره آزادی فضا مورد نظر معماران بوده است.

فضای بیکران وجود با حواس انسانی قابل درک نیست .معماران برای درک آن مجبور به استفاده از توده ای مادی هستند که قسمتی از فضا را جدا کرده و آن را در اختیار حواس انسانی قرار دهند .اما این جدایی باعث قطع ارتباط با فضای اصلی و بنیادی شده و ارتباط با آن میسر نخواهد شد. بنا بر این سعی در ارتباط  مجدد این دو می‌کنند به طوری که  در سراسر تاریخ معماری شاهد تلاش بی وقفه برای پیوند هر چه بیشتر دو بخش تفکیک شده‌ی درون و بیرون هستیم .

بدینترتیب در تعریف فضا با دو مفهوم پایه‌ای سروکار داریم: فضا و عناصر تعریف فضا، به عنوان مثال اگر جعبه‌ای را در نظر بگیریم، حجم خالی درون آن، فضا و دیواره‌های جعبه، عناصر تعریفکننده فضا محسوب می‌شوند. فضا قابل لمس نیست، ولی عناصر تعریفکننده و محدودکننده آن قابل لمس، اندازهگیری، معرفی و ترکیب با یکدیگر هستند. در حقیقت فضا از طریق عناصر محدودکننده آن قابل شناسایی است و کیفیت و شخصیت آن تابع عناصر متشکله آن و چگونگی ارتباط و نظم حاکم بین این عناصر میباشد. به بیان دیگر، فرم، کیفیت و نحوه ارتباط عناصر تعریفکننده فضاست که شخصیت یک فضا را می‌سازد و به آن شکل، بعد و مقیاس می‌بخشد و برای ما قابل درک می‌کند.

عناصر هندسی تشکیلدهنده فرم یعنی نقطه، خط، صفحه و حجم میدر مقیاس معماری، این عناصر به ستون کفها، دیوارها و سقفها تبدیل پیشوند. بدینترتیب، فضای داخلی معماری به وسیله محدوده‌ای که دارای عناصر افقی نظیر کف و سقف و عناصر عمودی نظیر ستونها و دیوار‌ها می‌باشد، مشخص می‌گردد. به بیان دیگر، ستونها، کفها، دیوارها و سقفها عناصر تعریفکننده فضای معماری هستند که در کنار یکدیگر قرار میگیرند و با هم ترکیب میشوند تا به بنا شکل دهند، حدود مرز فیزیکی بنا را مشخص و درون و بیرون آن را از یکدیگر جدا کنند و مرزهای فضای داخلی بنا را مشخص و آن را از فضاهای داخلی اطراف و فضای خارج آن متمایز سازند. «چارلز مور»، معمار آمریکایی، در این خصوص می‌گوید: «وقتی از یک کف و یک سقف و چهار دیوار، یک اطاق ساخته می‌شود، در کنار این شش عنصر، عنصر هفتمی هم وجود دارد که فضا است و این عنصر اثری بیش از عناصر فیزیکی دارد که فضا توسط آنان ساخته شده است.» روی این اصل، فضای معماری با ترکیب مناسب دیوارها، ستونها، کفها و سقفها به هویت و کیفیت مورد نظر دست مییابد و محیطی مأنوس، مفید و قابل استفاده، زیبا و خوشآیند، و امن و مستحکم برای انجام کلیه فعالیتهای زندگی در شرایط مختلف، فراهم می‌کند آورد. ، کف و سقف فرم و طرح اصلی فضاهای داخلی آن .

۲۶
فروردين

انسان در زمان بسیار قدی حل و نواحی اطراف خود را خوب می‌شناخت و می‌توانست با کمک قطعات سنگ و استخوان‌های حیوانات

بر انسان آن عصر از روی این رسم‌های نقشه کشی دوران باستان راه‌های کو چیدن از محلی به محل دیگر و مسیر علی صید شکار  و غیره را تشخیصی داد و کارهای خود را پیش می‌برد.

بابلیان در آن روزگار برای نقشه برداری و تهیه نقشه رسم‌های

خود را روی نوعی خشت خام پیاده می‌کردند؛بر روی یکی از این نوع خشت‌های بدست آمده مجسم شده است که رود خانه چند رشته‌ای از میان سلسله جبالی عبور می‌نماید.

بر روی این نقشه شهرها و آبادی‌ها نیز معلوم و شخص شده است این نقشه روی خشت خام مربوط به (4500)سال قبل است از نقشه بابل همچنین اراضی  وسیعی را نشان داده‌اند که مربوط به قرن هفتم قبل از میلاد می‌باشد؛ در این نقشه بابل و آشور به شکل دایره ترسیم شده؛ رود خانه از بالا به پایین جریان دارد که در دو سمت ساحل آن بابل بزرگ قرار گرفته است.

نقشه در میان مصریان عهد باستان نیز معروف و مشهود بوده و آنان از نقشه استفاده می‌کردند.

کار گران و مأموران فرعون همه ساله بعد از طغیان  رود نیل دشت‌ها و زمینهائی را که به زیر آب می‌رفتند و پس از دوره سیلابی و طغیان رود خانه برای کشت و زرعت آماده می‌شدند علامت گذاری می‌کردند، و حدود آنها را تعیین می‌کردند.مأموران فرعون بدون نقشه نمی‌توانستند این کار را انجا دهند و از آن نواحی عبور نمایند ومحل های مورد نظر را بیابند.لذا احتیاج به شخصاتی داشتند. آنان نقشه‌های خود را روی پاپیروس رسم می‌کردند .

ولی پاپیروس ها از نظر نداشتن مقاومت  و دوام لازم زود می‌پوسیدند و از بین می‌رفتند و به همین دلایل است که از نقشه های مصر باستان فقط یک نقشه باقی مانده است که در سال(3400) سال قبل تهیه شده است . روی این نقشه کوه‌ها دارای معادن حوض‌ها و استخرهای شستشوی طلا، نقاط مسکونی عبد محل‌هایی که اشیاء قیمتی و گران‌بها را آنجا نگهداری میکردند ، نشان داده شده است.

ناگفته نامد که طول وعرض جغرافیائی که بر روی نقشه رسم  می‌شود از آثار دانشمند ایرانی ابوریحان بیرونی است که در کتاب آثارالباقیه مشورطه ذکر شده و بعد اروپائیان آن را تکمیل کرده‌اند.

مر کاتور،کارتو گراف معروف هلندی در قرن شانزدهم طرح بسیار معروفی را کشف و ارائه نمود.

پاپیروس: نوعی کاغذ که از گیاهان به دست می‌آمده که دوام کمی نیز داشته است

نامبرده نقشه‌های مختلفی را که تهیه و آماده کرده بود بنا اطلس در یک جا به صورت مجله منتشر کرد. روی مجله این کتاب تصویر اطلس اساطیری یونان که پس از شکست  از نیتانها محکوم شد آسمان بر روی سر ودست خود نگه دارد.

 در قرن هیجدهم و نو نزد هم  پایه وساس علمی برای تهیه نقشه (تو پو گرافی وکارتو گرافی) به وجود آمد و نسبت که طرح علمی نقشه جغرافیائی توجه خاص شد و برای رسم نقشه ها محاسبات ریاضی به عمل می‌آورند.

دانشمندان و ریاضی دانان ایرانی نیز چه در روز گازان قدیم و چه در دنیای معاصر  در حال حاضر پا بپای دانشمندان دیگر جهان درپی ریزی مبانی علمی و نقشه بر داری و نقشه کشی فعالیتهای بسیاری داشته و دارند.

در زمان داریوش درباره حفر کانال سوئز که بر سنگ خارای قرمز رنگ  نوشته شده است. ‍من پارسی هستم به همراه پارسیان مصر را گرفتم.

 

و اولین کسی که نقشه ایران را رسم کرد سرتیپ بغایرئ بود.

منابع تحقیق:

1- مختصری از:نقشه و نقشه برداری در دنیا قدیم وجدید

نوشته: ابوالفضل آزموده

انتشارات:تهران  \ گوتنبرگ

                        سال نشر: 1355

2-318معمائ اولین‌ها

مو لف:محمد حسین قاسمی

چاپخانه:دانش

سال نشر:اسفند1377