|
خصایص بلاغی زبان:
1-صداقت،صمیمیت و ساده نویسی:هرگاه مقصود خود را به زبان خودمان بیان کنیم در سخن ما صداقت و صمیمیت احساس میشود. این زبان هرچه سادهتر و بی تکلف تر باشد هم صمیمیتر جلوه میکند و هم خواندن مطلبی که به آن نوشته شده راحتتر است.سخن ساده و روان آوردن هم مهارت استادی میخواهد و هم قریحه ذوق.
2-سلاست و عمق:سخن روان آسان خوانده میشود ولی آسان پدید (بدست)نمیاید و لازمه روان نویس آن است که اجزای سخن در جای خود نشانده شوند.
3-ایجاز و اطناب: کوتاه سخن کلام به راههای متعدد میسر است مثل حذف عناصری که از کلام به قرینه لفظی یا معنوی مانند مشورت با زبان تباه داشت و سخاوت با مفسدان گناه است.
در اینجا حذف قرینه لفظی انجام شده است
مثال:حذف قرینه معنوی(به گزاف مَخَرتا به گزاف نباید فروخت)در این جمله میتوان کالا یا جنس را اضافه نموند.
4-تنوع تحرک:سخن اگر یکنواخت و یک آهنگ باشد ملال آ و رمی شود .استفاده از شیوههای گوناگون پرورش معنای به سخن تنوع میبخشد.
راههای پروردن معانی:
1-تعریف :
با تعریف مفهومی از مفاهیم قصدها این است که آن را بشناسیم و حد و مرز آن را روشن سازیم.
2-توصیف
3-استدلال:
گاهی در نوشته برای اثبات دعوی( ادعا) و حکم استدلال میشود و در مباحثی کاربرد دارد که دارای جنبه عقلانی باشد
مثال:ریاضی و فلسفه،گاهی مقصود اصلی از استدلال فقط اثبات حکم نیست قانع ساختن مخاطب هم هست.
4-بررسی علل و نتایج
5-استشهاد:
یعنی شاهد آوردن،یا برای اثبات قول است یا برای آرایش سخن،نشانی قول شاهد ،اگر برای اثبات یا تایید باشد باید ذکر شود اما اگر مقصود از استشهاد فقط زینت بخشیدن به کلام باشد ذکر نشانی ضرورت ندارد.
6-مقایسه :
با مقایسه مفهوم روشنتر میگردد،اصولاً حد و مرز مفهومی با مقایسه تعیین میشود و گاهی قرض از مقایسه تشخیص وجود اشتراک و شباهتهاست و گاه برای ان است که مفهوم یا معنایی را برجسته سازند.
7-تقسیم بندی:
یکی از راههای پرورش مطالب که در علوم تجربی و معارف انسانی رواج دارد تقسیم بندی است.اصولاً واقعیات در هر زبانی به نوعی تجزیه و گروه بندی میشوند.تقسیم بندی به پدیدهها و نظم آراستگی میبخشد. در واقع تقسیم بندی بر اساس تفاوتها و شباهتها صورت میگیرد که مستلزم مقایسه است.
8-مکالمه و مناظره:
مکالمه راه اصلی گسترش ماجراها و تصویر منشها و بیان دیدگاهها در نمایش نامه است .مکالمه هر ادبیات داستانی هم جایگاه مهمی دارد مکالمه گاه سبب زایایی(پویایی) اندیشه و نزدیک ساختن حریف به حقایق و امور است.
زبان معیار:
مطالعه کاربرد های گوناگون زبان زنده و گویای فارسی تفاوتهایی در حوزه های آوایی و قاموسی (فرهنگ لغت)مشاهده میکنیم که غالباً جلوه تنوع لهجه ای و بازتاب و مراتب فرهنگی و اجتماعی است از این گونههای زبانی ان را که به قلمروهای و فراگیر اختصاص دارد و در میان همه فارسی زبانان تحصیل کرده مشترک است زبان معیار مینامیم.
این زبان در جامعه و در مقیاس ملی دارای بالاترین جایگاه است.
ویژگیهای زبان معیار:
1-در مدارس تدریس میشود.
2-در رسانههای خبری به کار میرود.
3-عناصران در دستور زبان و فرهنگها توصیف و تعریف میشود.
عوامل اغتشاش در زبان معیار:
1-ورود عناصر زبانی متروک و منسوخ(تلفظ،شجاعت به جای شجاعت).
2-سره نویس و عربی زدایی.
3-گر ته برداری از زبان بیگانه که معمولاً از راه ترجمههای تلفظ به لفظ و ناشیانه وارد میشود.(به عنوان مثال:استفاده از ملاقات داشتن به جای ملاقات کردن).
4-کاربرد عناصر زبان محلی(رنگ قومی و محلی).
5-عربی گرایی متکلفانه.
6-ورود عناصر زبان صنفی.
یادداشت برداشتن:
پژوهنده در هنگام مطالعه در کتابهای شناسایی شده به مطالبی بر میخورد که به نحوی با موضوع مورد بحث ارتباط پیدامیکند ممکن است به اصل موضوع یا شاخههای فرعی آن مربوط باشد.
طبقه بندی مطالب و تهیه دست نوشته:
در ضمن تهیه یادداشتها باید روابط میان آنهارا بررسی کرد و با توجه به همین روابط به طبقه بندی آنها پرداخت در دست نوشته اولیه مطالب مربوط به هر قسمت را به حال ترتیبی که به ذهن او در میایند درج یا وارد میکند و بعداً موارد زاید را حذف میکند و نکتههای لازم را بر آن میافزاید و گاه مواردی را پس و پیش میکنند.
موضوع زبان نوشته:
انواع زبان:
زبان کار آمد تر ین و کاملترین ابزار پیام رسانی است. پیام رسانی نقش اصلی زبان است.
علاوه بر پیام رسانی نقشهای دیگری هم پیدا کرده که عمدهترین آنها بیان عواطف و زیبایی آفرینی یا هنر است.
گونههای کاربرد زبان:
گونههای کاربردی زبان به اقتضاء
1-نقشهایی که برای آن مد نظر داریم
2-مراتب اجتماعی فرهنگی کاربر
3-جا و مورد کاربرد پدید میآید.
تقسیم بندی زبان،به اعتبار درجات فرهنگی:
الف-زبان نوشتار: خود شامل زبان ادبی و زبان رسمی است.
ب-زبان گفتار:تقسیم بندی زبان به اعتبار وجوه اشتراک
1-زبان عادی:
زبانی است که برای برآوردن نیازهای روز مره زندگی به کار میرود زبان در این سطح پیچیدگی و فرهیختگی ندارد.
2-زبان علمی:
زبانی است شفاف با تعبیههای مستقیم و دارای ساخت منطقی و نظم و آراستگی
ویژگیهای زبان علمی:
1-الفاظ به معنای حقیقی یا آن معانی مجازی و کنایی به کار میرود که مشهورند.
2-از مترادفات استفاده نمیشود.
3-مفاهیم و اصطلاحات مصادیق های شخصی دارند.
4-زبان علمی ما را مستقیم به مدلول رهنمون میشود
زبان ادبی:
این زبان به ویژه زبان شعر زبانی است دارای نشاطهای تصویری.
ویژگیهای این زبان:
الف:در ادبیات با نقش زیبایی آفرینی زبان سرو کار داریم و زیبایی واقعی هنری عملاً در آن است که جزء خود به چیزی دلالت نکند و در حد خود تمام باشد.
ب:در زبان ادبی مخاطب پیش از آنکه به معنی کلمات درست یابد به لفظ آنها توجه میکند.
3-زبان محاوره:
زبان محاوره در عین آنکه از صورتهای خیال(تشبیه،مجاز،استعاره،کنایه)مایع میگیرد با زبان ادبی از 2 جهت فرق اساسی دارد
الف:آنکه تعابیر تصویری را عموماً به تقلید به کار میبرد و در استفاده از آنها آگاهی و قصد هنری ندارد.
ب:آنکه از نظم و آراستگی که در وجه مشترک زبانهای علمی و ادبی است بیبهره است.با این همه زبان ادبی از زبان و فرهنگ مردم مایع و با الهام میگیرد و از همین راه غنی میگردد.
انتخاب منابع و مراجع برای بررسی و طبقه بندی آنها:
اگر پژوهنده با منابع و مراجع مورد نیاز خود به قدری کافی آشنا باشد و بداند موضوع مورد نظر را در چه کتابهایی می تواند جستجو کند در ایران صورت به کسی احتیاج ندارد تا با وی مشورت کند.
در این باب میتوان از دایره المعارف ها و فهرستهای مختلف اعم از مقالات و کتب چاپ شده و فهرست مندرجات کتابها استفاده کرد.
1-منابع لازم برای بررسی موضوع مورد علاقه خود را شناسایی کنید؟
2-فرض بر این است که منابعی پیدا میکند اسیل است و کاملاً صحیح و دقیق نوشته شده است.
3-منابع مورد مطالعه را بر حسب اولویت طبقه بندی کند و بداند که چه کتابهایی را باید اول بخواند و کدام کتابها را پس از خواندن کتابهای دیگر مطالعه نماید.
4-فهرستی از این گونه کتابها را با مراجعه به کتابداران و کتابشناسی و برگه دان های کتابخانهها فراهم آورد.پس از تهیه منابع لازم برای بررسی زمان تقریبی برای مرور این منابع در نظر گرفته میشود سرانجام مخاطبین مقاله مشخص میشوند و مطابقت کلام با مقتضای حال انجام گرفته باشد.زیرا مقاله برای کودکان به سبکی نوشته میشود که مرود پسند آنان باشد و مقاله برای محافل ادبی را به گونهای که شایسته آن مجامع است تنظیم میکنند پس از فراهم آوردن مقدمات به مطالعه و گرد آوری اطلاعات و یادداشت برداری پرداخته میشود.
2-مطالعه:
کتابهایی که سطح معلومات و پیغامهای آن از سطح معلومات پژوهنده بالاتر باشد اطلاعات وی را به سطحی بالاتر هدایت می کنند و در واقع معلمانی هستند.که حضور ندارند مطالعه باید تحلیلی باشد تا پژوهنده از مطالعات خود استنباطهای دقیق بدست بیاورد از آنها نتیجه گیری کند.
-پژوهنده باید در داوری مخالفت خصمانه نکند،اگر عقیده نویسنده کتاب را نمیپسندد باید دلایل محکمی برای آن ارائه کند و نظریات شخصی خود را اثبات شده تلقی نکند،و در قضاوت دخالت ندهد.
طبقه بندی کتاب خانه بر پایه روش کتابخانه کنگره:
کتابخانه کنگره در حقیقت کتابخانه ملی ایالات متحده در واشنگتن دی سی است که در سال 1800میلادی تاسیس گردید در این نوع طبقه بندی به جای اعداد و شمارههای طبقه بندی دیویی از حروف الفبای لاتین استفاده شده است .برای طبقات اصلی از حروف بزرگ لاتین و برای تقسیمات فرعی ترکیبی از حروف و اعداد به کار برده شده .
تقسیمات طبقه اصلی بدین شرح است:
:Aآثار ملی و کلیات و مجموعه آثار
:Bفلسفه و مذهب
:C تاریخ
:D تاریخ عمومی و تاریخ دنیای قدیم
:Gجغرافیا مردم شناسی
:Hعلوم اجتماعی،اقتصاد و جامعه شناسی
:Jعلوم سیاسی
:Kحقوق
:Lآموزش وپروش
:Mموسیقی
:Nهنر های زیبا
:Pزبان و ادبیات
:Qعلوم
:Rپزشکی
:Sکشاورزی
:Tتکنولوژی
:Yعلوم نظامی
:Vعلوم دریانوردی
:Zکتابشناسی و علوم کتابداری
روش تحقیق:
تحقیق در سه مرحله انجام میگیرد:
1-از طرح ریزی تا تهیه نسخه دست نوشته
2-نکاتی که در دستنوشته رعایت میشود
3-تنظیم رساله یا اثر
طرح ریزی اولیه:
به وجود آمدن هر اثری نیازمند طرح ریزی اولیه است؛نویسنده یک مقاله و یا مؤلف یک کتاب در این طرح ریزی باید به چند سئول پاسخ دهد.
الف:چه مینویسد؟و حد و مرز نوشته کدام است؟
ب:به کدام منابع باید مراجعه کنند؟
ج:درچه مدتی باید نوشته خود را به پایان برد؟
د:حجم نوشته باید چه مقدار باشد؟
ه:برای چه کسانی مینویسد؟
انتخاب منابع و مراجع برای برسی و طبقه بندی آنها:
مرتب کردن مجموعه کتابها:
اگر کتابهای یک کتابخانه بر پایه روش خاصی طبقه بندی و مرتب نشود پیدا کردن کتاب حتی برای کتابداران هم کاری دشوار خواهد بود.
بررسی سابقه کتاب و کتابخانه در روزگاران پیشین نشان میدهد که فهرست نویسی و نوعی طبقه بندی برای کتابهای کتابخانهها در قدیم وجود داشته است و بسیاری از کتابخانهها برای کتابهای خود فهرست موضوعی داشتهاند از میان روشهای گوناگونی که برای مرتب کردن کتابها و قفسه های کتابخانه رایج است دو نوع طبقه بندی پیش از دیگر انواع مورد توجه کتابداران قرار گرفته است که عبارتند از :
1-طبقه بندی دیویی
2-طبقه بندی کتابخانه کنگره
1-طبقه بندی کتابخانه بر مبنای روش دیویی:
این روش بر پایه نظام اعشاری تنظیم شده است و هرگونه اطلاعات که در کتابها یا نشریات ادواری (دورهای-هفته نامه-ماه نامه-سالنامه)و یا چیزهای مشابه آنها ثبت و ضبط میشود به 9طبقه اصلی تقسیم میشود و کتابهایی مانند دائرهالمعارفها که اطلاعات مندرج در آنها متنوع است و در هیچ یک از طبقات 9گانه جای نمیگیرد در طبقه جداگانه پیش از 9طبقه بالا قرار میگیرد بنابر این طبقه بندی دیویی در 10طبقه تدوین و تنظیم شده است
طبقه اول:از شماره 000تا099:کلیات(شامل: کتابشناسیها و دائر هال عارف ها)
طبقه دوم:از شماره100تا199:فلسفه(شامل: فلسفه نظری و روان شناسی اخلاق)
طبقه سوم:از شماره200تا299:دین(شامل:تاب مقدس و مسیحیات ومذاهب دیگر)
طبقه چهارم:از شماره300تا399:علوم اجتماعی(شامل:آمار،جامعه شناسی،علوم سیاسی و اقتصاد)
طبقه پنجم:از شماره400تا499:زبان(شمال: زبان شناسی ،دستور زبان،و زبانهای مختلف)
طبقه ششم:از شماره500تا599:علوم محض(شامل: ریاضیات،شیمی،گیاه شناسی و غیره)
طبقه هفتم:از شماره600تا699:تکنولوژی(شامل:پزشکی،کشاورزی و غیره)
طبقه:هشتم:از شماره700تا799:هنر(شامل:موسیقی،نقاشی،مجسمه سازی)
طبقه نهم:از شماره800تا899:ادبیات(شامل:شعر،نمایشنامه؛مقالههای ادبی)
طبقه دهم:از شماره900تا999:تاریخ(شمال:تاریخ قارهها،و سفرنامهها)
هر طبقه به 9طبقه جزء و یک طبقه اضافی برای آثار عمومی مربوط به آن طبقه تقسیم میشود که با زهم بر روی هم 10طبقه میشود .مثلاعدد900شماره مخصوص تاریخ است؛ و به طور کل است به تاریخ تمدن و لغت نامهها و دائرهالمعارف های تاریخی و 9طبقه جزء این مجموعه عبارتند از :
ردیف اول900تاریخ
910-جغرافیا،سفرنامه و توصیفها.
920-زندگینامه.
930-تاریخ قدیم
940-تاریخ اروپا
950-تاریخ آسیا
960-تاریخ آفریقا
970-تاریخ آمریکای شمالی
980-تاریخ آمریکای جنوبی
990-قسمتهای دیگر روی زمین
عدد مختص به تاریخ آسیا950است و شماره مخصوص تاریخ ایران955است و مسائل تاریخی مربوط به نقاط دیگر ایران در زیر عدد955به صورت اعشاری طبقه بندی شده است .
به عنوان مثال:1/955مربوط به تاریخ گیلان است.
اجزاء تشکیل دهنده داخل کتاب:
بخشهای داخل کتاب را میتوان به سه قسمت تقسیم کرد:
الف:آنچه پیش از متن قرار میگیرد.
ب:متن کتاب
ج:آنچه پس از متن قرار میگیرد.
آنچه پیش از متن قرار میگیرد عبارت است از:
1-صفحهی عنوان:در این صفحه نام مؤلف،نام کتاب،نام مترجم،نام ناشر یا موسسهی انتشاراتی چاپ میشود.
2-صفحهی حقوق یا شناسنامه کتاب:این صفحه پشت صفحهی عنوان قرار میگیرد و در آن نام کامل ناشر،نشان ناشر،نام نویسنده،نام کتاب،نام ویراستار،نام مباشر حروف چینی و چاپ و صحافی،سال انتشار،نوبت چاپ،تیتراژ کتاب و احیا نا بهای کتاب به چاپ میرسد.
3-پیش گفتار/مقدمه/دیباچه:در این قسمت مؤلف توضیحاتی در باره متن یاد میکند که معمولاً کوتاه است.
4-فهرست مندرجات کتاب:افزون بر مطالب یاد شده ممکن است کتاب ،صفحهی تقدیم ونیز صفحهای برای یادداشت عبارت کوتاه از بزرگان یا قرآن داشته باشد.
نکاتی در باره کتابخانه:کتابخانه دارای سازمان خاصی است که به ادا رۀ آن میپردازد و پاسخگوی مراجعه کننده خود است.بخشی از این سازمان به انتخاب و گردآوری منابع اقدام میکنند و بخشی دیگر متن رده بندی منابع گرد آوری شده به فراهم آوردن فهرست میپردازد و کتابداران آخرین بخشی هستند که میان بخش مرجع و مراجعه کنندگان رابطه برقرار میکنند.
-کتابخانه با مخزن بسته یا مخزن باز: در بعضی از کتابخانههای بزرگ مجموعی کتابها در سالنهای متعدد و در داخل ساختمان اصلی نگهداری میشود و کتاب توسط کتابداران به مراجعان تحویل میشود.در برخی از کتابخانهها سالنهایی با قفسههای از به مراجعه کنندگان اختصاص میابد.در این شیوه استفاده از کتابخانه برای مراجعه کننده هم از نظر صرفه جویی در وقت و هم در جهت پیدا کردن کتاب بسیار مفید واقع میشود و پژوهنده نه تنها میتواند کتاب مورد نظر خود را به سادگی پیدا کند .بلکه میتواند کتابهای دیگری را که درباره موضوع مورد مطالعه او تا لیف شده و مراجعه کننده از آنها بی خبر است در اختیار داشته باشد.
مراجع تحقیق:
دیداری و شنیداری –نوشتاری
1-دیرای و شنیداری:افراد موثق و مطلع-فیلم،عکس و اسلاید-رایانه –نوارهای صوتی
2-نوشتاری:غیر چاپی –چاپی
2-1غیر چاپی:کتابهای خطی –انبار-میکروفیلم-پیمان نامه
2-2چاپی:کتاب –مجلات
مجلات:روزنامه-ماه نامه-فصل نامه-گاه نامه-ویژه نامه
کتاب :کتاب غیر مرجع-کتاب مرجع
کتاب مرجع:مراجع اصلی مراجع فرعی
مراجع اصلی:فرهنگ لغت-دایرهالمعارف-اطلس جغرافیایی-
مراجع فرعی:نمایه-فهرست-چکیده-کتاب شناسی
نیاز به مراجع در تحقیق:پیدایش سوال در ذهن مطالعه کننده.و اقدام کردن برای یافتن جواب آن نخستین گام برای حرکت به سوی مرجع پاسخگو واثبات کننده نیاز به مرجع تحقیق است ؛با اندک تامل میبینیم که مراجع میتوانند متنبه و متنوع باشد و هر یک به نحوی میتوانند عصای دست پژوهشگر باشد و او را به سمت هدفش راهنمایی کند با توجه به امکانات موجود از میان این منابع متعدد امکان و احتمال دسترسی به کتاب و کتابخانه پیش از منابع دیگرست.
دسترسی به کدام یک از این منابع آسانتر است:کتاب و کتابخانه
اجزاء تشکیل دهنده سازنده ظاهر کتاب عبارتند است :روی جلد و پشت جلد و عطف کتاب و قطع آن (جیبی –رحلی –سلطانی)
روی جلد:پوشش بیرونی کتاب را جلد کتاب میگویند که معمولاً نام کتاب و نام مؤلف و گاه نام ناشر و به ندرت بعضی جزئیات دیگر نوشته میشود.
پشت جلد:در پشت جلد کتاب معمولاً جیزی نوشته نمیشود.ولی به ندرت بها کتاب و یا چیزهای دیگر در پشت کتاب به چاپ میرسد و در مواردی عنوان کتاب به انگلیسی و علامت ناشر و گاه شابک(شماره استاندارد بینالمللی کتاب)نوشته و یا چاپ میشد.
عطف کتاب :آن قسمتی از کتاب را که میان روی جلد و پشت جلد کتاب واقع میشود و ضخامت کتاب را نشان میدهند عطف کتاب گویند؛معمولاً برای آسانتر پیدا کردن کتاب از قفسه کتابخانه برخی از مشخصات کتاب مانند نام کتاب و نام مؤلف و نشان ناشر را در عطف درج میکنند.
قطع کتاب:امروز قطع کتاب را در ممالک اروپایی با سلسله متری تا مین میکنند.اما در ایران در اوایل کار چاپ اندازه کتابهای چاپی را بر حسب دفعاتی که ورق کاغذ چاپ شده برای صحافی تامیشد نام گذاری خاصی میکردند و هنوز هم مهمان اصطلاحات به حیاط خود ادامه میدهند.در میان صحافان و ناشران ایرانی قطعهای زیر مشهور است.
1-قطع سلطانی(بزرگترین):کتابهایی که برای پادشاهان و سلاطین تهیه میشده است دارای بزرگترین انداز سطح روی جلد بوده است طول و عرض آنها در حدود 50*30 سانتی متر بوده است.
2-قطع رحلی یا نیم ورقی:قطع رحلی بر2اندازه رحلی بزرگ و رحلی کوچک تقسیم میشود .رجهای بزرگ بین 24*37.5سانتی متر و 31*21سانتی متر است و رحلی کوچک در حدود 19*26سانتی متر و 26*20 سانتی متر است.
3-قطع وزیری :رایجترین اندازه برای چاپ کتاب قطع وزیری است که در اندازههای تقریبی 16*24سانتی متر عرضه میشود
4-قطع رقعی:انداز طول و عرض قطع رقعی در حدود 14*22سانتی متر است.
5-قطع جیبی:در حدود16*10سانتی متر است.
6-قطع جانمازی:اندازه تقریبی آن در حدود 8*12 سانتی متر است
7-قطع بقلی:در حدود 6در4 سانتی متر است
8-قطع بازوبندی:در حدود 2در3 سانتی متر است
9-قطع خشتی:تقریباً مساوی قطع رقعی با وزیری و احیاناً بیشتر از آنها است
10-قطع بیاضی:کتابهایی که عطف آنا در عرض قرار میگیرد و از جهت عرض باز میشود.