Architect طراح معماری
Architecture -معماری
Arch طلاق
Arc قوس – طاق زدن
Structure -سازه
Arch Way -گذرگاه مسقف – مسیر طاقدار
View -نما
Section -مقطع
Plan -پلان
Brick -آجر
Case Study -نمونه عمودی
-Art هنر
-Bazaar بازار
Bean -تیر
-Roof سقف
Height -ارتفاع
Landscape -منطقه
-Concrete بتن
Cement - سیمان
-Bridge پل
Build -ساختن
Building -ساختمان
-Center مرکزبهرام شیردل Bahram Shirdel
آرش مظفری Arash Mozafari
هادی تهرانی Hadi Tehrani
بیژن آرمانپور Bijan Armandpour
فرشید موسوی Farshid Mousavi
مهرداد یزدانی Mehrdad Yazdani
فریبرز صحبا Fariborz Sahba
حسین امانت Hosain Amanat
محسن دانشگر Mohnen Daneshgar
گیسو و مژگان حریری Hariri sisters
نادر تهرانی Nader Tehrani
هما فرجادی Homa Farjadi
سید هادی میرمیران S.Hadi Mirmiran
وب سایت برخی معماران خارجی
گرگ لین Greg Lynn
سانتیاگو کالاتروا Santiago Calatrava
نورمن فاستر Norman Foster
دانیل لیبسکیند Daniel libeskind
رم کولهاس Rem Koolhaas
زاها حدید Zaha Hadid
ریچارد مایر Richard Meier
کیشو کوروکاوا Kisho Kurokawa
ماریو بوتا Mario Botta
شرکت SOM
رنزو پیانو Renzo Piano
پل آندرو Paul Andreu
تویو ایتو Toyo Ito
نیکلاس گریمشاو Nicholas grimshaw
ژان نوول Jean Nouvel
استیون هال Steven Holl
فرانک اُ گهری Ferank Gehry
فرانک لوید رایت frank loyd wright
آنتوان پرداک Antone Predock
ریچارد راجرز Richard Rogers
فردریک فیشر Fredrick Fisher
آسلوند و جانسون Aslund & Jansson
بهنیش وپاهنر Behnisch & Pahner
بروگر وپارکینن Berger & Parkkinen
رالف ارسکین Ralph Erskine
آسیمپتوته Asymptote
اشمیت هامر Schnidf Hammer
Ben Van Berkel / UN Studio
ریکاردو بوفیل Richardo Bofill
برنارد تسومی Bernard Tschumi
شیگرو بان Shigeru Ban
Christian de Portzamparc
جان پاوسون John Pawson
کیسر پلی Cesar Pelli
اوتوزون Jorn Utzon
آراتا ایزوکی Arata Isozaki
پیتر آیزنمن Peter Eisenman
Amilo Ambasz & Associated،inc
هنینگ لارسن Henning Larsen
کنینگ ایزنبرگ Koning Eizenberg
یوزف پل کلیهوز Jasef Paul Kleihuse
بوک آلبادا Bouke Albada
مارکوس نواک Marcos Navak
پاولو سولری Paolo Soleri
ویلهلم لوریتزن Vilhelm Lauritzen
Thom Mayne / Morphosis
میشل سرخین Michael Sorkin
رافائل وینولی Rafael Vinoly
ونتوری اسکات Venturi Scott
فی جونس Fay Jones
معماری از دیدگاه فرم
در قرن 19 معماران انگلیسی روی سطوح کار میکردند(نما)
نگرش به معماری از دیدگاه فضا
تعریف فضا:با توجه به مقیاس تعریف میشود.
تخت جمشید:ورودی پلهها شما را آماده میکند تا به آرامی بالا روید.
زورخانه:شما باید وقتی که وارد زور خانه میشوید خم شوید.
روشنایی،رنگ،ارتفاع
دادگستری احساس ترس به انسان میرساند که این یک تجربه شخصی است به جز دادگستری مرکزی تهران
در دوره پهلوی بناهای عمومی زیاد میشود و این به گونه ایست که به شما میگوید این کار حکومت است
بانک ملی مرکز»اصفهان،تهران،شهرهای شمالی
چیدمان:نکته مهم در خلق فضا است»نوع راه رفتن در خانه در رفتار تأثیر میگذارد.
معماری اسلامی،معماری ایرانی»ورودی ساختمانهای قدیمی
سلسله مراتب ورود»مسجد»طراحی مسجد
بهترین روش برای درک فضا »حرکت در فضا است.
مثلاً:یک شخص داخل کلاس حرکت میکند و یک شخص فقط آن فضا را میبیند اما شخصی که در فضا حرکت میکند درک بهتری از فضا دارد.
معماری بر روی روح و روان تأثیر میگذارد»از داخل یک کوچه قدیمی که رد میشویم بخشی حال و هوای ما را عوض میکند.
بخشی از یک فیلم روی شما تأثیر میگذارد (طراحی صحنه که معماری است)
فضا»فضا»حرکت+حرت=درک
دید پرنده»دید خوبی برای درک فضا نیست.
فردی که قرار است بهر برداری کند چه دیدی دارد=پرسپکتیو داخلی.
موزه هنرهای معاصر»تلفیقی سنتی و مدرن
نکته:باز شو پنجرههای کی فرم زیباست.
نکته:در مکانهای مذهبی همیشه سلسله مراتب رعایت میشود=تاج محل
بوستان بنیادی-قم»نورپردازی+خلق آب با اطراف تلفیق شده است.
کلا کلیساها تاریک است و بحث نور پردازی به صورت گزیده وارد کلیسا میشود.
محور کلیساها شرقی غربی است که تقریباً به سمت اورشلیم میروند.
ویکی از چیزهایی که ثابت بوده است در سبک گو تیک پنجرههای بلند بوده است که برای کم شدن نور از شیشه رنگی استفاده شده است.
فضای روحانی معمولاً یک مقدار تورفتگی در خود انسان دارد.
معماری معنا گرا:
هدف معماری اینست که نمادها و هدف رو به مخاطب برساند.
برج میلاد:یک برج مخابراتی است به ارتفاع 400متر یک هدف مخابراتی داشته و نمیتوان گفت که این معماری اسلامی دارد.
رابطه معماری با فرهنگ یا جامعه:
معماری روی جامعه تأثیر میگذارد و جامعه روی معماری.
معماری روی روابط اجتماعی تأثیر میگذارد.
خرید کردن:درگذشته میرفتیم به بازار برای خردید کردن و بعد برمیگشتیم و فرقی بین ثروتمند و فقیر نبو.
خرید کردن:در حال حاظراول فکر میکنیم کجا برویم خرید ؛دیگر جای متمرکزی برای خرید نمیتوان داشته باشیم.
حتی صندلی نیز رفتار میآورد
صندلی بلند:به ما میگوید که بنشین و بعد خیلی زود بلند شو برو.
یک خانه قدیمی را مد نظر بگیرد:
از لحاظ ورودی یک سکو میبینید یک سر درب ساده و یک سایه انداز،بعد هشتی یا دالان که در مرحله اول یک مهمان نوازی و تفکیک عبوری میبیند حتی هشتی نیز هم جایی برای نشیمن داشته است و اصل؛ مهمان پذیری است.
معماری ما دارد روبه معماری گریزنده میرود:
آیفون تصویری
سکوی جلوی خانههای قدیمی حذف شده است
اکثر خانههای جدید خانهای زیبا است اما راحت نیست بلکه برای کسانی که بیرون از خانه هستند جذاب است.
خصایص بلاغی زبان:
1-صداقت،صمیمیت و ساده نویسی:هرگاه مقصود خود را به زبان خودمان بیان کنیم در سخن ما صداقت و صمیمیت احساس میشود. این زبان هرچه سادهتر و بی تکلف تر باشد هم صمیمیتر جلوه میکند و هم خواندن مطلبی که به آن نوشته شده راحتتر است.سخن ساده و روان آوردن هم مهارت استادی میخواهد و هم قریحه ذوق.
2-سلاست و عمق:سخن روان آسان خوانده میشود ولی آسان پدید (بدست)نمیاید و لازمه روان نویس آن است که اجزای سخن در جای خود نشانده شوند.
3-ایجاز و اطناب: کوتاه سخن کلام به راههای متعدد میسر است مثل حذف عناصری که از کلام به قرینه لفظی یا معنوی مانند مشورت با زبان تباه داشت و سخاوت با مفسدان گناه است.
در اینجا حذف قرینه لفظی انجام شده است
مثال:حذف قرینه معنوی(به گزاف مَخَرتا به گزاف نباید فروخت)در این جمله میتوان کالا یا جنس را اضافه نموند.
4-تنوع تحرک:سخن اگر یکنواخت و یک آهنگ باشد ملال آ و رمی شود .استفاده از شیوههای گوناگون پرورش معنای به سخن تنوع میبخشد.
راههای پروردن معانی:
1-تعریف :
با تعریف مفهومی از مفاهیم قصدها این است که آن را بشناسیم و حد و مرز آن را روشن سازیم.
2-توصیف
3-استدلال:
گاهی در نوشته برای اثبات دعوی( ادعا) و حکم استدلال میشود و در مباحثی کاربرد دارد که دارای جنبه عقلانی باشد
مثال:ریاضی و فلسفه،گاهی مقصود اصلی از استدلال فقط اثبات حکم نیست قانع ساختن مخاطب هم هست.
4-بررسی علل و نتایج
5-استشهاد:
یعنی شاهد آوردن،یا برای اثبات قول است یا برای آرایش سخن،نشانی قول شاهد ،اگر برای اثبات یا تایید باشد باید ذکر شود اما اگر مقصود از استشهاد فقط زینت بخشیدن به کلام باشد ذکر نشانی ضرورت ندارد.
6-مقایسه :
با مقایسه مفهوم روشنتر میگردد،اصولاً حد و مرز مفهومی با مقایسه تعیین میشود و گاهی قرض از مقایسه تشخیص وجود اشتراک و شباهتهاست و گاه برای ان است که مفهوم یا معنایی را برجسته سازند.
7-تقسیم بندی:
یکی از راههای پرورش مطالب که در علوم تجربی و معارف انسانی رواج دارد تقسیم بندی است.اصولاً واقعیات در هر زبانی به نوعی تجزیه و گروه بندی میشوند.تقسیم بندی به پدیدهها و نظم آراستگی میبخشد. در واقع تقسیم بندی بر اساس تفاوتها و شباهتها صورت میگیرد که مستلزم مقایسه است.
8-مکالمه و مناظره:
مکالمه راه اصلی گسترش ماجراها و تصویر منشها و بیان دیدگاهها در نمایش نامه است .مکالمه هر ادبیات داستانی هم جایگاه مهمی دارد مکالمه گاه سبب زایایی(پویایی) اندیشه و نزدیک ساختن حریف به حقایق و امور است.
زبان معیار:
مطالعه کاربرد های گوناگون زبان زنده و گویای فارسی تفاوتهایی در حوزه های آوایی و قاموسی (فرهنگ لغت)مشاهده میکنیم که غالباً جلوه تنوع لهجه ای و بازتاب و مراتب فرهنگی و اجتماعی است از این گونههای زبانی ان را که به قلمروهای و فراگیر اختصاص دارد و در میان همه فارسی زبانان تحصیل کرده مشترک است زبان معیار مینامیم.
این زبان در جامعه و در مقیاس ملی دارای بالاترین جایگاه است.
ویژگیهای زبان معیار:
1-در مدارس تدریس میشود.
2-در رسانههای خبری به کار میرود.
3-عناصران در دستور زبان و فرهنگها توصیف و تعریف میشود.
عوامل اغتشاش در زبان معیار:
1-ورود عناصر زبانی متروک و منسوخ(تلفظ،شجاعت به جای شجاعت).
2-سره نویس و عربی زدایی.
3-گر ته برداری از زبان بیگانه که معمولاً از راه ترجمههای تلفظ به لفظ و ناشیانه وارد میشود.(به عنوان مثال:استفاده از ملاقات داشتن به جای ملاقات کردن).
4-کاربرد عناصر زبان محلی(رنگ قومی و محلی).
5-عربی گرایی متکلفانه.
6-ورود عناصر زبان صنفی.
یادداشت برداشتن:
پژوهنده در هنگام مطالعه در کتابهای شناسایی شده به مطالبی بر میخورد که به نحوی با موضوع مورد بحث ارتباط پیدامیکند ممکن است به اصل موضوع یا شاخههای فرعی آن مربوط باشد.
طبقه بندی مطالب و تهیه دست نوشته:
در ضمن تهیه یادداشتها باید روابط میان آنهارا بررسی کرد و با توجه به همین روابط به طبقه بندی آنها پرداخت در دست نوشته اولیه مطالب مربوط به هر قسمت را به حال ترتیبی که به ذهن او در میایند درج یا وارد میکند و بعداً موارد زاید را حذف میکند و نکتههای لازم را بر آن میافزاید و گاه مواردی را پس و پیش میکنند.
موضوع زبان نوشته:
انواع زبان:
زبان کار آمد تر ین و کاملترین ابزار پیام رسانی است. پیام رسانی نقش اصلی زبان است.
علاوه بر پیام رسانی نقشهای دیگری هم پیدا کرده که عمدهترین آنها بیان عواطف و زیبایی آفرینی یا هنر است.
گونههای کاربرد زبان:
گونههای کاربردی زبان به اقتضاء
1-نقشهایی که برای آن مد نظر داریم
2-مراتب اجتماعی فرهنگی کاربر
3-جا و مورد کاربرد پدید میآید.
تقسیم بندی زبان،به اعتبار درجات فرهنگی:
الف-زبان نوشتار: خود شامل زبان ادبی و زبان رسمی است.
ب-زبان گفتار:تقسیم بندی زبان به اعتبار وجوه اشتراک
1-زبان عادی:
زبانی است که برای برآوردن نیازهای روز مره زندگی به کار میرود زبان در این سطح پیچیدگی و فرهیختگی ندارد.
2-زبان علمی:
زبانی است شفاف با تعبیههای مستقیم و دارای ساخت منطقی و نظم و آراستگی
ویژگیهای زبان علمی:
1-الفاظ به معنای حقیقی یا آن معانی مجازی و کنایی به کار میرود که مشهورند.
2-از مترادفات استفاده نمیشود.
3-مفاهیم و اصطلاحات مصادیق های شخصی دارند.
4-زبان علمی ما را مستقیم به مدلول رهنمون میشود
زبان ادبی:
این زبان به ویژه زبان شعر زبانی است دارای نشاطهای تصویری.
ویژگیهای این زبان:
الف:در ادبیات با نقش زیبایی آفرینی زبان سرو کار داریم و زیبایی واقعی هنری عملاً در آن است که جزء خود به چیزی دلالت نکند و در حد خود تمام باشد.
ب:در زبان ادبی مخاطب پیش از آنکه به معنی کلمات درست یابد به لفظ آنها توجه میکند.
3-زبان محاوره:
زبان محاوره در عین آنکه از صورتهای خیال(تشبیه،مجاز،استعاره،کنایه)مایع میگیرد با زبان ادبی از 2 جهت فرق اساسی دارد
الف:آنکه تعابیر تصویری را عموماً به تقلید به کار میبرد و در استفاده از آنها آگاهی و قصد هنری ندارد.
ب:آنکه از نظم و آراستگی که در وجه مشترک زبانهای علمی و ادبی است بیبهره است.با این همه زبان ادبی از زبان و فرهنگ مردم مایع و با الهام میگیرد و از همین راه غنی میگردد.
انتخاب منابع و مراجع برای بررسی و طبقه بندی آنها:
اگر پژوهنده با منابع و مراجع مورد نیاز خود به قدری کافی آشنا باشد و بداند موضوع مورد نظر را در چه کتابهایی می تواند جستجو کند در ایران صورت به کسی احتیاج ندارد تا با وی مشورت کند.
در این باب میتوان از دایره المعارف ها و فهرستهای مختلف اعم از مقالات و کتب چاپ شده و فهرست مندرجات کتابها استفاده کرد.
1-منابع لازم برای بررسی موضوع مورد علاقه خود را شناسایی کنید؟
2-فرض بر این است که منابعی پیدا میکند اسیل است و کاملاً صحیح و دقیق نوشته شده است.
3-منابع مورد مطالعه را بر حسب اولویت طبقه بندی کند و بداند که چه کتابهایی را باید اول بخواند و کدام کتابها را پس از خواندن کتابهای دیگر مطالعه نماید.
4-فهرستی از این گونه کتابها را با مراجعه به کتابداران و کتابشناسی و برگه دان های کتابخانهها فراهم آورد.پس از تهیه منابع لازم برای بررسی زمان تقریبی برای مرور این منابع در نظر گرفته میشود سرانجام مخاطبین مقاله مشخص میشوند و مطابقت کلام با مقتضای حال انجام گرفته باشد.زیرا مقاله برای کودکان به سبکی نوشته میشود که مرود پسند آنان باشد و مقاله برای محافل ادبی را به گونهای که شایسته آن مجامع است تنظیم میکنند پس از فراهم آوردن مقدمات به مطالعه و گرد آوری اطلاعات و یادداشت برداری پرداخته میشود.
2-مطالعه:
کتابهایی که سطح معلومات و پیغامهای آن از سطح معلومات پژوهنده بالاتر باشد اطلاعات وی را به سطحی بالاتر هدایت می کنند و در واقع معلمانی هستند.که حضور ندارند مطالعه باید تحلیلی باشد تا پژوهنده از مطالعات خود استنباطهای دقیق بدست بیاورد از آنها نتیجه گیری کند.
-پژوهنده باید در داوری مخالفت خصمانه نکند،اگر عقیده نویسنده کتاب را نمیپسندد باید دلایل محکمی برای آن ارائه کند و نظریات شخصی خود را اثبات شده تلقی نکند،و در قضاوت دخالت ندهد.
گرمابه:
از دو کلمه گرم+آبه که به معنی فضای گرم است که از آن برای شستشو استفاده میشده.
بخشهای حمام یا گرمابه :
1-بینه یا رختکن که فضای سرپوشیده با حوض در میان سکوهایی در اطراف آن که از حوض برای شستشو و آب کشیدن پا استفاده میشده.
بینه یا رختکن :
فضای نیمه گرمی است نسبتاً خشک که گاهی سلمانی در آن واقع میشده برای خشک کردن لونگ ها راه پلهای به بام بوده،بینه معمولاً چهار پهلو،شش پهلو و کشکولی ساخته میشده است و در گوشههای آن رختکن قرار داشته است.
2-میان درب:
که دو بخش گرم خانه و بینه را به هم متصل یا در میان بینه یا گرم خانه جا میداشته است میان در راهرو یا دالانی است که به چند جا راه داشته :
آبریزگاه،جایی برای سپردن موی بدن گونه میان در یک فضای میان جی است که هوای بینه و گرم خانه را از هم جدا نگه میداشته.
3-گرم خانه یا صحن اصلی حمام(گرمابه):
این بخش یک خزانه آب بزرگ داشته و دو خزانه کوچک یکی آب گرم و دیگری سرد که در دو سوی خزانه بزرگ قرار داشتند و آب آنها همیشه تمیز است.مردم یکبار زمان خیس خوردن و یکبار زمان آبکشی از خزانه استفاده میکردند .توانگران هم گرم خانه از قسمتی به نام دستک و جود داشته که در اطراف خزینه بوده که مردم آب را از درون ان برداشته و بر روی خود میریختند.
در کنار اینها فضایی برای شنا کردن بوده ،فضایی برای حجامت،آبریزگاه،تون در زیر یا کنار گرم خانه کوره آبی برای گرم کردن آب است که با سوخت بوته کار میکرده است،تیان دیگهای بزرگ برای گرم کردن آب که کف خزانه آب گرم کارگذارشته میشده و از آلیاژ هفت جوش بوده و در مقابل حرارت مقاوم بود ،از ترکیبی که شمال پی،ساروج+چوب تراشه بید
تون------->گلخن
تیان------> برای جلوگیری از ورود آب از خزانه به دیگ استفاده میشد.
گربه رو:
برای گرم نگه داشتن هوای آن فضا،جویهای پیچ در پیچ ایجاد میکردند و دود تون را به درون آن می راندن .گربه رو اتاق بندی کرده که این صورت که روی آن را با یک طاق آجری پوشانده و کف سازی میکردند.هر گرمابه دو دودکش داشته ابتدا دهانه گربه رو را بسته تا دود اولیه تون از طریق دودکش خارج شده بعد از گرم شدن آن دو گربه رو را باز میکردند و دود را از داخل آن عبور میدادند هر چند وقت یکبار باید گربه رو را تمیز کرد و دودهها را به بیرون راند،معمولاً حمام در گودی زمین ساخته میشده تا از هدر رفتن گرما صرفه جویی شود.
نکاتی در طراحی حمام:
1-آب آن غصبی نباشد.
2-پساب به یک چاه انتقال پیدا کرده
3-در بینه آب تمیز برای وضو بوده
4-پوششها به صورت کلمبو معمولاً در سقف سوراخی به نام هور نو بوده.
شهر:
در انتخاب مکان به معیارهایی چون در سر راه بودند؛اعتبار بازرگانی داشتن،مرکزیت نسبت به محیط پیرامون خود،جنس زمین،زلزله خیز بودن زمین باید توجه داشت.پیش از اسلام بیشتر شهرها به صورت کلات بوده و برج وبارو داشته و زندگی مردم در این کلاتها به صرت طبقاتی بوده است.و شهرها در ایران به دو صورت شطرنجی و تار عنکبوتی و در شطرنجی کوچهها برهم عمود و در مدل تار عنکبوتی ماندد دایرهای که در کانون آن ساختمانهای اصلی بوده .
شهر فیروز آباد یا شهر گو ریا اردشیر خوره که 4 دروازه داشته است.
ارسن:
در برگیرنده کوی یا محله ،کوچه یا محله ،کوچه یا کوی چه،برزن یا ناحیه،میدان ،بازار،خیابان و ساختمانهای عمومی مانند مساجد،بازار و ...
خیابان=پدیدهای کهن که از دیر باز در ایران وجود داشته.
کوی یا محله:
یک شهر کوچک است در دل شهر،هر کوی برای خود مرکزی داشته که برای خود بازارچه،مسجد،مدرسه و ساختمانهای مورد نظر در آن میساختند.
کوچه:
رگها و راههای باریکی است که خانهها را به هم پیوند میدهد و در قدیم بیشتر گذرها به گونهای سه کوچه بودند چون تلاش میشده که گذرها با یکدیگر برخورد نداشته باشند.
سر کوچه و اشد گاه بوده و جند درخت کاشته میشده معمولاً هر کوی چند کوچه داشته که و اشد گاه آن همچون حسینیه بوده.
ساباط:کوچهی سرپوشیدهای است که در شهری سردسیری و گرمسیری ساخته و در گرمسیری کوچهها تنگتر و دیوارها بلندتر بوده.
ارسن بازار:
در مسیرهای اصلی شهر بازار ساخته میشده ابتدا بازار نزدیک به دروازه شهر ساخته و در راستای جادهی بازرگانی جای داشته و مانند یک خیابان سرگشاده بوده ،در بازار خرید و فروش اصلی و در بازارچه خرید و فروش روزانه صورت میگرفته ،ارسن بازار اندامهایی مانند:
راسته ،رسته،دالان ،سرا،تی و تیمچه داشته و در کنار بازار مسجد و مدرسه نیز قرار داشته است.
هندسه و تناسبات علمی:
واژه هندسه از واژه پارسی اندازه گرفته شده است و دانشی است که روابط و قواعد میان اندازهها را روشن میکند.اندازه میان درازا،پهنا و بلندا و رویهها و حجمها و هندسه را میتوان نظم مکانی از راه اندازه گیری روابط میان اشکال دانست.
معنای تناسبات:
سنجش میان 2 اندازه یا اندازه 2چیز یک نسبت را پدید میآورد.و تناسب برابر این نسبتها گفته میشود.هدف بنیادی درباره تناسبات در کار هنری پدید آوردن احساس نظم و سامان مندی میان بخشهای یک ترکیب بصری است.با اینکه تناسبات در نگاه نخست شاید به چشم نیاید ولی ان ساماندهی پدید آمده است.به طور کلی بهره گیری از هندسه و تناسبات در ساماندهی فضای معماری میتواند با کاربردهای زیر انجام شود.
1-در طراحی و ساخت تک تک فضاها از لحاظ شکل و اندازههای فضا در روابط با شرایط و نیازها ونیز ویژگیها و تأثیراتی که به انسان دارد.
2-در چگونگی ساماندهی مجموعه فضاها و نحوه پیوند و ارتباط و دسترسی انها با هم این دو کاربرد مربوط به طراحی معماری میشود.و 2 کاربرد دیگر مربوط به ساختار و نیارش ساختمان میشود
1.در چگونگی انتقال یکنواخت نیروها و وزن ساختمان از سقف به دیوارها و به زمین و به طور کلی نیارش ساختمان.
2.در پیمان بندی ساختمان و فضاها هنگام پیاده کردن طرح و هنگام ساختن و بالا آوردن ساختمان.
3.در ارایه بندی و تزئینات گچ کاری تکه چینی یا معرق کاری یا کاشیکاری.
چگونگی کاربرد:
چگونگی کار بد هندسه شکل و اندازه در معماری ایرانی به طور کلی و به ویژه در معماری ایران بدین گونه میباشد.
1-بهره گیری از واحدهای اندازه گیری سنتی در اندازهها و به ویژه در بدست دادن پیمون که این اندازهها از یک سیستم یگانهی اندازه گیری پیروی میکنند ؛ همۀ آنها با هم نسبت عددی دارند.
2-طراحی و ساماندهی فضا در یک شبکه 4 خانه و یا شطرنجی که بر پایه یک پیمون انجام شده باشد بدین گونه همه اندازهها از یک پیمون یگانه پیروی میکنند و اختلاف و گوناگونی در اندازه گیری از میان میرود.
3-بهره گیری از تناسبات عددی در کالبد و فضای ساختمان که مشهورترین این اندازهها تناسب طلائی که با عدد 618/1 نشان داده میشود و در ایران بیشترین کاربرد تناسبات عدد41/1 یا همان( )و73/1 یا همان ( ) که استاد پیرنیا 73/1را تناسب زرین ایرانی میداند این تناسب میان درازا و پهنای یک مستطیل محاط و در یک شش ضلعی منظم بر قرار است از نمونههای نام آور آن در کاخهای تحت جمشید که از تناسب استفاده شده و در تالار بلند میانی کاخ کسرا در تیسفون 73/1 یا همان به کار گرفته شده است.
4-بهره گیری از دایره مبنا در کانون طرح و ساختمان و به ویژه در میان سراها رواج داشته و برای بدست آوردن تناسبات دقیق در فضاها و خطوط راهنما به ویژه در نماهای موجود در گرداگرد میان سرا دایرهای به قطر پهنای میان سرا زده میشده سپس مربعهای محاطی و نیز دایرههای محاط در این مربع محاطی زده میشود و دوایر و مربعهای کوچکتر به همین منوال درون آن کشیده میشدند تا خطوط راهنما بدست آید بدن گونه که از مرکز دایره پایه به نقاط برخورد خطوط دوایر و مربعها خطوطی کشیده میشد تا با مرز گرداگرد میان سرا برخورد کند.
نمونهها:
در معماری و کار هنری از مربعی که دارای تناسب 1 به 1 میباشد بهره گیری شده است چشم آدمی همواره با دیدن یک شکل بزرگتر اندازه ان را با کوچکترین اندازه میسنجد و اصولاً کوچکترین اندازه مقیاس سنجش میشود در شکل مربع هر دو اندازه با هم برابرند ولی از همین مربع به عنوان مربع پایه یاد میشود یا مربع زاینده که شاخص چند مستطیل متناسب است.
مستطیل :
هنگامی که قطر مربع را برابر درازای مستطیل در نظر بگیریم این مستطیل نسبت درازا به پهنای آن 41/1 میباشد این مستطیل در هنر کاربرد کهنتری از مستطیل طلائی دارد.
مستطیل :
هنگامی که قطر مستطیل رادیکال2رابرابر درازی آن بگیریم این مستطیل بدست آمده که نسبت درازا به پهنای آن73/1میباشد و به مستطیل افللاتونی نیز معروف است بدست میآید ویژگی آن این است که از طریق که قطرهایش به 2 مثلث قائمالزاویه تقسیم کنیم این دو مثلث را در جهت قاعدههایشان به هم بچسبانیم یک مثلث متوازی الزاع درست میشود که اندازه ضلعهایش برابر با 2 و ارتفاع آن است.
طبقه بندی کتاب خانه بر پایه روش کتابخانه کنگره:
کتابخانه کنگره در حقیقت کتابخانه ملی ایالات متحده در واشنگتن دی سی است که در سال 1800میلادی تاسیس گردید در این نوع طبقه بندی به جای اعداد و شمارههای طبقه بندی دیویی از حروف الفبای لاتین استفاده شده است .برای طبقات اصلی از حروف بزرگ لاتین و برای تقسیمات فرعی ترکیبی از حروف و اعداد به کار برده شده .
تقسیمات طبقه اصلی بدین شرح است:
:Aآثار ملی و کلیات و مجموعه آثار
:Bفلسفه و مذهب
:C تاریخ
:D تاریخ عمومی و تاریخ دنیای قدیم
:Gجغرافیا مردم شناسی
:Hعلوم اجتماعی،اقتصاد و جامعه شناسی
:Jعلوم سیاسی
:Kحقوق
:Lآموزش وپروش
:Mموسیقی
:Nهنر های زیبا
:Pزبان و ادبیات
:Qعلوم
:Rپزشکی
:Sکشاورزی
:Tتکنولوژی
:Yعلوم نظامی
:Vعلوم دریانوردی
:Zکتابشناسی و علوم کتابداری
روش تحقیق:
تحقیق در سه مرحله انجام میگیرد:
1-از طرح ریزی تا تهیه نسخه دست نوشته
2-نکاتی که در دستنوشته رعایت میشود
3-تنظیم رساله یا اثر
طرح ریزی اولیه:
به وجود آمدن هر اثری نیازمند طرح ریزی اولیه است؛نویسنده یک مقاله و یا مؤلف یک کتاب در این طرح ریزی باید به چند سئول پاسخ دهد.
الف:چه مینویسد؟و حد و مرز نوشته کدام است؟
ب:به کدام منابع باید مراجعه کنند؟
ج:درچه مدتی باید نوشته خود را به پایان برد؟
د:حجم نوشته باید چه مقدار باشد؟
ه:برای چه کسانی مینویسد؟
انتخاب منابع و مراجع برای برسی و طبقه بندی آنها:
مرتب کردن مجموعه کتابها:
اگر کتابهای یک کتابخانه بر پایه روش خاصی طبقه بندی و مرتب نشود پیدا کردن کتاب حتی برای کتابداران هم کاری دشوار خواهد بود.
بررسی سابقه کتاب و کتابخانه در روزگاران پیشین نشان میدهد که فهرست نویسی و نوعی طبقه بندی برای کتابهای کتابخانهها در قدیم وجود داشته است و بسیاری از کتابخانهها برای کتابهای خود فهرست موضوعی داشتهاند از میان روشهای گوناگونی که برای مرتب کردن کتابها و قفسه های کتابخانه رایج است دو نوع طبقه بندی پیش از دیگر انواع مورد توجه کتابداران قرار گرفته است که عبارتند از :
1-طبقه بندی دیویی
2-طبقه بندی کتابخانه کنگره
1-طبقه بندی کتابخانه بر مبنای روش دیویی:
این روش بر پایه نظام اعشاری تنظیم شده است و هرگونه اطلاعات که در کتابها یا نشریات ادواری (دورهای-هفته نامه-ماه نامه-سالنامه)و یا چیزهای مشابه آنها ثبت و ضبط میشود به 9طبقه اصلی تقسیم میشود و کتابهایی مانند دائرهالمعارفها که اطلاعات مندرج در آنها متنوع است و در هیچ یک از طبقات 9گانه جای نمیگیرد در طبقه جداگانه پیش از 9طبقه بالا قرار میگیرد بنابر این طبقه بندی دیویی در 10طبقه تدوین و تنظیم شده است
طبقه اول:از شماره 000تا099:کلیات(شامل: کتابشناسیها و دائر هال عارف ها)
طبقه دوم:از شماره100تا199:فلسفه(شامل: فلسفه نظری و روان شناسی اخلاق)
طبقه سوم:از شماره200تا299:دین(شامل:تاب مقدس و مسیحیات ومذاهب دیگر)
طبقه چهارم:از شماره300تا399:علوم اجتماعی(شامل:آمار،جامعه شناسی،علوم سیاسی و اقتصاد)
طبقه پنجم:از شماره400تا499:زبان(شمال: زبان شناسی ،دستور زبان،و زبانهای مختلف)
طبقه ششم:از شماره500تا599:علوم محض(شامل: ریاضیات،شیمی،گیاه شناسی و غیره)
طبقه هفتم:از شماره600تا699:تکنولوژی(شامل:پزشکی،کشاورزی و غیره)
طبقه:هشتم:از شماره700تا799:هنر(شامل:موسیقی،نقاشی،مجسمه سازی)
طبقه نهم:از شماره800تا899:ادبیات(شامل:شعر،نمایشنامه؛مقالههای ادبی)
طبقه دهم:از شماره900تا999:تاریخ(شمال:تاریخ قارهها،و سفرنامهها)
هر طبقه به 9طبقه جزء و یک طبقه اضافی برای آثار عمومی مربوط به آن طبقه تقسیم میشود که با زهم بر روی هم 10طبقه میشود .مثلاعدد900شماره مخصوص تاریخ است؛ و به طور کل است به تاریخ تمدن و لغت نامهها و دائرهالمعارف های تاریخی و 9طبقه جزء این مجموعه عبارتند از :
ردیف اول900تاریخ
910-جغرافیا،سفرنامه و توصیفها.
920-زندگینامه.
930-تاریخ قدیم
940-تاریخ اروپا
950-تاریخ آسیا
960-تاریخ آفریقا
970-تاریخ آمریکای شمالی
980-تاریخ آمریکای جنوبی
990-قسمتهای دیگر روی زمین
عدد مختص به تاریخ آسیا950است و شماره مخصوص تاریخ ایران955است و مسائل تاریخی مربوط به نقاط دیگر ایران در زیر عدد955به صورت اعشاری طبقه بندی شده است .
به عنوان مثال:1/955مربوط به تاریخ گیلان است.
اجزاء تشکیل دهنده داخل کتاب:
بخشهای داخل کتاب را میتوان به سه قسمت تقسیم کرد:
الف:آنچه پیش از متن قرار میگیرد.
ب:متن کتاب
ج:آنچه پس از متن قرار میگیرد.
آنچه پیش از متن قرار میگیرد عبارت است از:
1-صفحهی عنوان:در این صفحه نام مؤلف،نام کتاب،نام مترجم،نام ناشر یا موسسهی انتشاراتی چاپ میشود.
2-صفحهی حقوق یا شناسنامه کتاب:این صفحه پشت صفحهی عنوان قرار میگیرد و در آن نام کامل ناشر،نشان ناشر،نام نویسنده،نام کتاب،نام ویراستار،نام مباشر حروف چینی و چاپ و صحافی،سال انتشار،نوبت چاپ،تیتراژ کتاب و احیا نا بهای کتاب به چاپ میرسد.
3-پیش گفتار/مقدمه/دیباچه:در این قسمت مؤلف توضیحاتی در باره متن یاد میکند که معمولاً کوتاه است.
4-فهرست مندرجات کتاب:افزون بر مطالب یاد شده ممکن است کتاب ،صفحهی تقدیم ونیز صفحهای برای یادداشت عبارت کوتاه از بزرگان یا قرآن داشته باشد.
نکاتی در باره کتابخانه:کتابخانه دارای سازمان خاصی است که به ادا رۀ آن میپردازد و پاسخگوی مراجعه کننده خود است.بخشی از این سازمان به انتخاب و گردآوری منابع اقدام میکنند و بخشی دیگر متن رده بندی منابع گرد آوری شده به فراهم آوردن فهرست میپردازد و کتابداران آخرین بخشی هستند که میان بخش مرجع و مراجعه کنندگان رابطه برقرار میکنند.
-کتابخانه با مخزن بسته یا مخزن باز: در بعضی از کتابخانههای بزرگ مجموعی کتابها در سالنهای متعدد و در داخل ساختمان اصلی نگهداری میشود و کتاب توسط کتابداران به مراجعان تحویل میشود.در برخی از کتابخانهها سالنهایی با قفسههای از به مراجعه کنندگان اختصاص میابد.در این شیوه استفاده از کتابخانه برای مراجعه کننده هم از نظر صرفه جویی در وقت و هم در جهت پیدا کردن کتاب بسیار مفید واقع میشود و پژوهنده نه تنها میتواند کتاب مورد نظر خود را به سادگی پیدا کند .بلکه میتواند کتابهای دیگری را که درباره موضوع مورد مطالعه او تا لیف شده و مراجعه کننده از آنها بی خبر است در اختیار داشته باشد.
مراجع تحقیق:
دیداری و شنیداری –نوشتاری
1-دیرای و شنیداری:افراد موثق و مطلع-فیلم،عکس و اسلاید-رایانه –نوارهای صوتی
2-نوشتاری:غیر چاپی –چاپی
2-1غیر چاپی:کتابهای خطی –انبار-میکروفیلم-پیمان نامه
2-2چاپی:کتاب –مجلات
مجلات:روزنامه-ماه نامه-فصل نامه-گاه نامه-ویژه نامه
کتاب :کتاب غیر مرجع-کتاب مرجع
کتاب مرجع:مراجع اصلی مراجع فرعی
مراجع اصلی:فرهنگ لغت-دایرهالمعارف-اطلس جغرافیایی-
مراجع فرعی:نمایه-فهرست-چکیده-کتاب شناسی
نیاز به مراجع در تحقیق:پیدایش سوال در ذهن مطالعه کننده.و اقدام کردن برای یافتن جواب آن نخستین گام برای حرکت به سوی مرجع پاسخگو واثبات کننده نیاز به مرجع تحقیق است ؛با اندک تامل میبینیم که مراجع میتوانند متنبه و متنوع باشد و هر یک به نحوی میتوانند عصای دست پژوهشگر باشد و او را به سمت هدفش راهنمایی کند با توجه به امکانات موجود از میان این منابع متعدد امکان و احتمال دسترسی به کتاب و کتابخانه پیش از منابع دیگرست.
دسترسی به کدام یک از این منابع آسانتر است:کتاب و کتابخانه
اجزاء تشکیل دهنده سازنده ظاهر کتاب عبارتند است :روی جلد و پشت جلد و عطف کتاب و قطع آن (جیبی –رحلی –سلطانی)
روی جلد:پوشش بیرونی کتاب را جلد کتاب میگویند که معمولاً نام کتاب و نام مؤلف و گاه نام ناشر و به ندرت بعضی جزئیات دیگر نوشته میشود.
پشت جلد:در پشت جلد کتاب معمولاً جیزی نوشته نمیشود.ولی به ندرت بها کتاب و یا چیزهای دیگر در پشت کتاب به چاپ میرسد و در مواردی عنوان کتاب به انگلیسی و علامت ناشر و گاه شابک(شماره استاندارد بینالمللی کتاب)نوشته و یا چاپ میشد.
عطف کتاب :آن قسمتی از کتاب را که میان روی جلد و پشت جلد کتاب واقع میشود و ضخامت کتاب را نشان میدهند عطف کتاب گویند؛معمولاً برای آسانتر پیدا کردن کتاب از قفسه کتابخانه برخی از مشخصات کتاب مانند نام کتاب و نام مؤلف و نشان ناشر را در عطف درج میکنند.
قطع کتاب:امروز قطع کتاب را در ممالک اروپایی با سلسله متری تا مین میکنند.اما در ایران در اوایل کار چاپ اندازه کتابهای چاپی را بر حسب دفعاتی که ورق کاغذ چاپ شده برای صحافی تامیشد نام گذاری خاصی میکردند و هنوز هم مهمان اصطلاحات به حیاط خود ادامه میدهند.در میان صحافان و ناشران ایرانی قطعهای زیر مشهور است.
1-قطع سلطانی(بزرگترین):کتابهایی که برای پادشاهان و سلاطین تهیه میشده است دارای بزرگترین انداز سطح روی جلد بوده است طول و عرض آنها در حدود 50*30 سانتی متر بوده است.
2-قطع رحلی یا نیم ورقی:قطع رحلی بر2اندازه رحلی بزرگ و رحلی کوچک تقسیم میشود .رجهای بزرگ بین 24*37.5سانتی متر و 31*21سانتی متر است و رحلی کوچک در حدود 19*26سانتی متر و 26*20 سانتی متر است.
3-قطع وزیری :رایجترین اندازه برای چاپ کتاب قطع وزیری است که در اندازههای تقریبی 16*24سانتی متر عرضه میشود
4-قطع رقعی:انداز طول و عرض قطع رقعی در حدود 14*22سانتی متر است.
5-قطع جیبی:در حدود16*10سانتی متر است.
6-قطع جانمازی:اندازه تقریبی آن در حدود 8*12 سانتی متر است
7-قطع بقلی:در حدود 6در4 سانتی متر است
8-قطع بازوبندی:در حدود 2در3 سانتی متر است
9-قطع خشتی:تقریباً مساوی قطع رقعی با وزیری و احیاناً بیشتر از آنها است
10-قطع بیاضی:کتابهایی که عطف آنا در عرض قرار میگیرد و از جهت عرض باز میشود.
یگانهای اندازه گیری سنتی:
روشهای و مقیاس های اندازه گری درازا در دنیای باستان گوناگون بوده و از جایی به جای دگر تفاوت میکرده گمان بر این است که اندازه گیری درازا پیشینهای بیش از سایر اندازه گیریها داشته باشد.اندازه گیری وزن همزمان با پیدایش ترازو و گاه شماری از آن زمان شروع شد.نیاز به مقیاس های اندازه گیری درازا در چند زمینه زیر بوده است.
1-ساخت ساختمانها و راههای و کارهای معماری
2-کشاورزی و برنامه ریزی برای کشت و کار و آشکار سازی مرز بین زمینهای کشاورزی
3-داد و ستدهای بازرگانی برای روشن ساختن اندازه ،درازا و پهنا و بلندی کالا.
سنجه یا مقیاس های اندازه گیری درازا بر اساس اندامهای تن آدمی بدست میآمده و هنوز هم از آن بهره گیری میشود.
از نامآورترین یکانهای اندازه گیری گز بوده که چند اندازه مختلف داشته:گز شرعی یا گز بازاری که برابر با ارش بوده و دیگر گز شاهگان که برابر یک متر بوده.
گز-مو-بهر-گره-انگشت-مشت-وجب-گام-ارش=جزء واحدهای اندازه گیری بوده است که گز شمال 106.66سانتی متر-گره 6.66سانتی متر-ارش53.33سانتی متر بوده است.
پیمون و پیمون بندی:
اندازهی پایداری است که بنیاد اندازههای دار ازی بخشها و اندامهای ساختمان و هر فضا میشود.از پیمون در معماری ایران و جهان در گذشتههای دور بهره گیری میشده و با آن همه اندازه گیریها را هماهنگ میکردند.بهره گیری از آن به انگیزههای زیر بوده است.
1-کاهش گوناگونی اندازهها
2-آسانی در چیدن و ساختن بدون اینکه نیازی به در آوردن اندازهها و همساز کردن اندامها باهم باشد.پیمون بندی زمانی بدست میآید که همه بخشها و اندامهای یک ساختمان مضرب یا کسری از یک اندازه باشد.که این انداز راپیمون مینامند؛بهره گیری از پیمون پیشینهای کهن دارد .در روزگاران کهن این روش شناخته شده بوده و نه تنها برای هماهنگ کردن اندام ه که برای پدید آوردن زیبایی و تناسب نیز به کار میرفته؛یونانیها و رومیان باستان ،ستونها یا قطر ستون را در بیندای 3/1از زمین برای پیمون میکردند و دیگر اندازهها بر اساس آن بدست میامده و بخشهای کوچکتر آن را پارتی میناند.در ژاپن از پیمون به نام شاه کو بهره گیری میکردند که از چین گرفته شده و نزدیک به یک گام یا فوت میباشد؛پیمون دیگر آنها کمپ بوده سامن دهی شبکهای بر پایه کمپ نخست بر پایهی اندازهی حسی رهایی به نام تا تامی بوده که در ژاپن همچون کفپوش به کار رفته و هر تا تامی به اندازه دو آدم نشسته یا یک آدم خوابیده بوده است.
در ایران پیمون بر پایهی پهنای درگاه بوده که در اتاقهای چند دربی روبه میان سار باز میشده؛پیروی از پیمون هرگونه نگرانی معماران را در باره نازیبایی یا نا استواری ساختمان از بین میبرده است.بهره گیری از پیمون در ایران جدایی از دیگران بوده مثلاً در ژاپن برای ساماندهی کف فضا استفادهی شده ولی در معماری از پیمون هم در کف و هم در بنا به طور کلی در حجم ساختمان بهره گیری میشده. در ساختمانهای سنتی حجمهایی یافت میشده که در ساختمان تکرار شده مانند تاق و چشمههایی که در یک شبستان ستون دار یا راسته بازار استفاده میشد.در ایران بیشتر ساختمان بر پایه 2 سامانه پیموندار یکی کوچک و بزرگ ساخته میشدند که هر دو اندازه پایه پهنای در گاه بوده ساختمانهای کوچک با پیمون کوچک و بزرگ با بزرگ ساخته میشده اند .
اصول معماری ایرانی:
مردم واری – پرهیز از بیهودگی-نیارش-خود بسندگی
1-مردم واری:رعایت تناسب میان اندامهای انسانی و اندام ساختمان
نمونه:اطاق سه دربی متناسب برای خواب یکخوانوار-سفره خانه(مهمان سرا)با شکوه برای پذیرایی از میهمان.
2-پرهیز از بیهودگی:در ایران تلاش بر این بود که از کار بیهوده در ساختمان سازی جلوگیری شود.
نمونه:هنرهای وابسته به معماری ،شامل اندود و تزئینات بیشتری بخشی از کار بنایی در ساختمان به حساب میآمده
مانند کاشیکاری در ازاره بناها که علاوه بر زیبایی مقاومت در برابر پاخور بودن را در پی داشت.
3-نیارش:دانش ایستایی فن ساختمان و ساخت مایه شناسی را گویند.
مانند:پیمون که اندازه خورده و یکسانی است که در هر کجا از بنا بر اساس نیازی که بدان بوده از آن استفاده میشده است.
4-خود بسندگی :در معماری ایرانی بر آوردن نیازهای ساختمان بوده با توجه به ساخت مایه بوم آورد(اینجایی)را گویند.که از نتایج آ« سرعت بخشید در عمل ساخت-سازگاری ساختمان با محیط اطراف،در هنگام مرمت و نوسازی همیشه ساخت مایه آن در دسترس بوده است.صرفه جویی.
نمونه:گودال باغچه که از خاک آن در قسمتهای دیگر بنا استفاده میشده.
درون گرایی-ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن و نیز عزت نقش ایرانیان بوده که معماری ما را درون گرا کرده بوده است.سر درب،هشتی-دالان-میان سرا-اندرونی-بیرونی.
1-تعریف روستا؟
2-عوامل موثر بر شکل گیری روستا را نام ببرید؟
3-4مورد از تفاوت های روستا و شهر را از دیدگاه سنتی و مدرن نام برده و توضیح دهید؟
4-انواع و اقسام شبکه معابر را از لحاظ شکل نام برده و باترسیم شکل وارئه مثال توضیح دهید؟
5-تعریف باد مطلوب و نامطلوب؟
6-خانه درون گرا و برون گرا را تعریف کرده وباترسیم شکل و ذکر دلیل نشان دهید که در هر یک از مناطق چهار گانه آب وهوایی ایران از چه نوعی استفاده میشود؟
7-انواع ساختمان از لحاظ قرار گیری نسبت به کف زمین مجاور را نام برده و بارسم شکل وبیان دلیل توضیح دهید که در هدکدام از مناطق مختلف آب وهوایی از کدام نوع استفاده میشود؟
8-انواع مصالح مورد استفاده در روستا را نام ببرید و مشخصات آنها را بنویسید و نوع کاربری را نیز توضیح دهید؟
9-توضیح دهید در روستاهایی که بر روی شیب کوهستان شکل میگیرند شبکه معابر و نحوه ترکیب واحد های همسایگی به چه شکلی است و دلیل آن را توضیح دهید(بارسم شکل)؟
10-منابع تامین آب در روستا را نام برده وبرای هر یک توضیح مختصری ارائه دهید؟
**توجه داشته باشید که بیشتر سئوالات با رسم شکل است**